بازاندیشی در اندیشۀ خواست قدرت؛ روایتی متفاوت از مفهوم قدرت
Authors
Abstract:
خواست قدرت (Will to Power) مهمترین مفهوم در اندیشۀ نیچه است. قدرت در رویکرد او در ارتباط با مفاهیمی نظیر اراده، آزادی، تأثیرگذاری و مسئولیت قرار میگیرد. خواست قدرت در این معنا، محور حیات انسان و آثار اوست و جملگی انسانها حتی در منطق و عقلشان از این کشش ناگزیرند. در هر زمان که این کشش به سمت نیرو ناتوان گردد، آثار فروریزش تمدن و فرهنگ و زوال زندگی انسان هویدا میشود. میل به قدرت مهمترین مفهوم در اندیشۀ نیچه است که محور «حیات» تلقی میشود؛ بهگونهای که قلمرو تخیل و کنش را میسازد. نیچه حقیقت، ارزشها، نظام معرفتی و دانش را نمودی از این خواست میدانست. هدف مقالۀ حاضر، بررسی مبانی هستیشناسی و شناختشناسی اندیشۀ نیچه برای درک بهتر ایدۀ «خواست قدرت» نزد وی است. نیچه با نقدی بیباکانه به فلسفه و نیز اخلاق مسیحی، علمگرایی و انسان مدرن، فلسفه را به راهی تازه کشاند و آن را از کلگرایی و انتزاعیگری رها ساخت و به مسیری رهنمون کرد که میتوان آن را فلسفۀ هستیشناسانه نامید. از نتایج نگاه فلسفی او، فروریختن نظام سلسلهمراتبی در حوزۀ علم، اجتماع و شکلگیری نگرشی است که در آن فرهنگ جایگاه اساسی پیدا میکند. در اندیشۀ نیچه اعمال قدرت بیشتر از آنکه بر مبنای ابزارهای نظامی (قدرت به معنای وبری) باشد، مبنایی «فرهنگی» مییابد و تأکید بر همین مبانی فرهنگی قدرت، در رویکردهای جدید سیاسی اهمیت ویژهای یافته است.
similar resources
بازشناسی مفهوم قدرت در اندیشۀ فوکو
هدف اصلی مقالۀ حاضر بازشناسی نوع نگاه فوکو به مقولۀ قدرت و ماهیت آن است. او از آبشخورهای فکری اندیشمندانی چون هایدگر، فروید، مارکس، و بهخصوص نیچه بیشترین تأثیر را پذیرفته است. فوکو با بدیل روششناختی خود در قالب روشهای دیرینهشناسی و تبارشناسی و با مفاهیمی مانند گفتمان و اپیستمه، که بیش از همه محصول فکری خود اوست، تأثیری پردامنه در اغلب قلمروهای اندیشه و اندیشمندان همدوره و پس از خود بر جای...
full textبازشناسی مفهوم قدرت در اندیشۀ فوکو
هدف اصلی مقالۀ حاضر بازشناسی نوع نگاه فوکو به مقولۀ قدرت و ماهیت آن است. او از آبشخورهای فکری اندیشمندانی چون هایدگر، فروید، مارکس، و به خصوص نیچه بیش ترین تأثیر را پذیرفته است. فوکو با بدیل روش شناختی خود در قالب روش های دیرینه شناسی و تبارشناسی و با مفاهیمی مانند گفتمان و اپیستمه، که بیش از همه محصول فکری خود اوست، تأثیری پردامنه در اغلب قلمروهای اندیشه و اندیشمندان هم دوره و پس از خود بر جای...
full textخواست قدرت و مسألۀ تفسیر آن
خواست قدرت، یا ارادۀ معطوف به قدرت، در نظر شمار قابل توجهی از تفسیرگران اندیشۀ نیچه یکی از مهمترین مفاهیم در فلسفه، دستکم فلسفۀ متأخر اوست و در عین حال یکی از پرابهامترین و مسألهبرانگیزترین مضامین در اندیشۀ نیچه نیز میباشد که اندیشهورزان گوناگون را در پی ارائۀ تفسیری درست و قابل قبول همواره به چالش انداخته است. به نظر نویسنده مشکل اصلی در ارائۀ تفسیری متافیزیکی از نیچه است و چنانچه تفسی...
full textنسبت رؤیتپذیری با قدرت در اندیشۀ فوکو
«رؤیتپذیری» بهعنوان یکی از مؤلفههای اصلی تحلیلهای فوکو جایگاه ویژهای در اندیشۀ وی دارد. تأکید او بر رؤیتپذیری به عنوان یکی از عوامل اصلی در شکلگیری علوم، و همچنین یکی از تکنولوژیهای قدرت، نشان دهندۀ این اهمیت است. استناد بر توصیفات تجسمی در تحلیلهای فوکو سبب شده است که بسیاری از مفسران وی را فیلسوفی دیداری بدانند، ولی از دیگر سو، افشاگری او درباره جایگاه نگاه در اعمال قدرت، برخی دیگر ر...
full textکالبدشناسى مفهوم قدرت
قدرت مفهومى است که در بیشتر علوم طبیعى، کلامى، فلسفى و انسانى مورد توجه قرار گرفته است، ولى در علوم اجتماعى و سیاسى طبعاً اهمیّت ویژه و جایگاه محورى دارد. علما و اندیشمندان هر گروه از زاویه خاصّى به توضیح مفهوم قدرت پرداخته اند، بعضى با دید طبقاتى به قدرت نگریسته اند، برخى دیگر با توجه به آثار قدرت، آن را توضیح داده اند و گروهى قدرت را با قابلیت تطبیق داده اند که هیچ کدام از آنها خالى از ایراد نیس...
full textMy Resources
Journal title
volume 43 issue 3
pages 237- 256
publication date 2013-10-23
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023